
شايد ، شايد ، شايد كه بيايد روزي
هر چند خانه سياه است هنوز
خانه سياه است و من عشق را در خانه گم كرده ام
خانه سياه است
باران باران خانه سياه است
يه روزي يه نفر قولي داد و من رو عاشق كرد امروز دوستي بزرگ از تبار هنرمندان كه تمامي ايمان و اعتماد من در او تمام شد و او باهمان روحه بزرگ وبلاگه قبليمو عوض كرد اشكالي نداره به هيچكسان بگو هيوا بگو كه ما همچنان با عشق زاده شديم و با افتاب طلوع خواهيم كرد
1 comment:
هیچ جا سیاه نیست
هر سیاهی هم که شر نیست
آسمون هم در خقیقت سیاهه چون تاریکی است. اما اگه سفید بود اینهمه زیبایی هاش رو نمیشد دید
کهکشانهای روحت. راههای شیری روزگارت و ستارگان زیبای خیالت
Post a Comment